فَمَن يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ ( انعام 125 )
پس كسى را كه خدا بخواهد هدايت نمايد دلش را به پذيرش اسلام مىگشايد و هر كه را بخواهد گمراه كند دلش را سخت تنگ مىگرداند چنانكه گويى به زحمت در آسمان بالا مىرود اين گونه خدا پليدى را بر كسانى كه ايمان نمىآورند قرار مىدهد.
نكته ها :
1. " فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ" : كلمه" شرح" به معناى بسط و وسعت دادن است. راغب در مفردات خود گفته: اصل اين كلمه به معناى پهن كردن و بسط كردن گوشت و امثال آن است. و شرح صدرى هم كه در قرآن به معناى ظرفيت داشتن براى فرا گرفتن علم و عرفان آمده در حقيقت به همان معناى اصليش استعمال شده، چون سينه را شرح دادن و آن را پذيراى هر معارفى كه پيش بيايد كردن خود يك نحو توسعه است، به شهادت اينكه در باره اضلال كه مقابل شرح صدر است مىفرمايد:" يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً" ( الميزان ج 7 ص 477 )2
2. هدايت بر دو قسم است :
الف – هدايت تكويتي : كه خداوند هر موجودى را به سمت كمال وجودىاش راهنمايى كرده است؛ « قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى » ... پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه درخور اوست داده سپس آن را هدايت فرموده است ) ( طه 50 )
ب- هدايت تشريعى : كه عبارت است از دعوت مردم به دين حق به وسيلهى پيامبران و كتاب آسمانى كه اين بر دو قسم است:
1) ارائة الطريق؛ يعنى صرف نشان دادن راه؛ همانند : « إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا ». ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس . ( انسان 3 )
2) ايصال الى المطلوب؛ يعنى دست طرف را گرفتن و به مقصد رساندن كه در آيهى شريفهى « وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ»اگر مىخواستيم قدر او را به وسيله آن [آيات] بالا مىبرديم اما او به زمين [دنيا] گراييد و از هواى نفس خود پيروى كرد ( اعراف 176 )
3. در آيهى فوق الذكر مي فرمايد : « فَمَن يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ ( انعام 125 ) به بيان ديگرى همين هدايت يعني ايصال به مطلوب را تعريف كرده كه خداوند سينهاش را براى پذيرش اسلام كه همان تسليم بودن در برابر اعتقادات صحيح و اعمال شايسته است را وسعت داده است.
4. هم چنين در آيهى شريفهى « أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ»پس آيا كسى كه خدا سينهاش را براى [پذيرش] اسلام گشاده و [در نتيجه] برخوردار از نورى از جانب پروردگارش مىباشد [همانند فرد تاريكدل است] پس واى بر آنان كه از سختدلى ياد خدا نمىكنند اينانند كه در گمراهى آشكارند (زمر 22) اين حالت شرح صدر را نور خوانده زيرا قلب با داشتن اين حالت نسبت به چيزهايى كه بايد در خود جاى دهد و چيزهايى كه نبايد بپذيرد روشن و بيناست. ( توجه دقيق شود )
5. با اين نگاه اراده خداوند به هدايت و اضلال معني جبر و اكراه نمي دهد. اينجا درس حكمت الهي است كه هرگاه ببيند بنده اي در مسير هدايت به دين فطرت الهي و انساني قرار گيرد دلش گشاده مي گردد و وسعت انديشه مي يابد. ( دقت شود . وسعت انديشه مي يابد )
6. لذا وقتي بيان مي شود تنگي و گشادگي دل به دست خداست ؛ يعني در گرو رفتن يا نرفتن به راه اوست.
اشاره به چند حديث بسيار زيبا :
1- در كتاب عيون اخبار الرضا از حمدان بن سليمان نيشابورى نقل شده كه گفت: من از حضرت رضا (ص) معناى آيه "فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ" را پرسيدم، حضرت فرمود: معنايش اين است كه: خداوند هر كس را كه بخواهد در دنيا به سوى ايمان و در آخرت به سوى بهشت و دار كرامت خود هدايت كند او را براى تسليم بودن در برابر اوامر خود و وثوق و اطمينان داشتن نسبت به ثواب و پاداشش شرح صدر مىدهد، و هر كافر و گنهكارى را كه بخواهد از بهشت و دار كرامت خود گمراه سازد در اثر كفر و نافرمانى سينهاش را تنگ و كم ظرفيت مىكند تا در ايمان خودش متزلزل شده اضطرابش به حدى برسد كه گويا به آسمان بالا مىرود،" كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ - خداوند اينچنين پليدى و آلودگى را بهره كسانى كه ايمان نمىآورند قرار مىدهد". (عيون اخبار الرضا – ج 1 ص 125 ح 27)
2- سليمان بن خالد از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: خداى عزوجل وقتى براى بندهاى از بندگانش خيرى بخواهد نقطه نورى در دلش ايجاد نموده گوش دلش را باز مىكند، و فرشتهاى را بر او مىگمارد تا او را به صلاح و سداد وادارد، و وقتى براى بندهاى بدى بخواهد نقطه سياهى در دلش ايجاد نموده گوش دلش را كر مىكند و شيطانى را بر او مىگمارد تا او را گمراه سازد. راوى مىگويد: امام (ع) به اينجا كه رسيد آيه" فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ" را تلاوت كرد. (اصول كافي ج 1 ص 166 ح 2 / تفسير نورالثقلین، ج 1 ص 765 ح 277 )
3- در اصول كافي نيز از امام جعفر صادق ع نقل مي فرمايد :
قلب براى يافتن حق هميشه در اضطراب است و اين در و آن در مىزند تا به آن دست پيدا كند پس از آنكه دست يافت مطمئن مىشود و اضطرابش خاتمه مىيابد. راوى مىگويد امام (ع) سپس آيه" فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ ..."
را تا كلمه" فى السماء" تلاوت فرمود. ( اصول كافي ج 2 ص 412 ح 5 )
اين موضوع ادامه دارد...
منابع اصلي :
تفسير الميزان – علامه طباطبايي
تفسير نمونه – آيت الله مكارم شيرازي
البرهان في تفسير القرآن – سيد هاشم بحراني
اصول كافي – شيخ كليني
عيون اخبار الرضا - شيخ صدوق