در روزهاي اخير مصر شاهد تحولات مهمي است. تحولاتي كه بي ارتباط با انتخابات رياست جمهوري اوايل خرداد ماه اين كشور نيست.
1. احكام قضايي متعددي عليه رهبران جنبش اخوان از جمله حكم اعدام محمد بديع - رهبر اخوان - و البته حاميان آنها صادر شده است. هم چنين بيش از 700 نفر از اين افراد به اعدام و يا زندان طولاني مدت محكوم شدهاند و با نام مبارزه با تروريسم همچنان اين روند ادامه دارد.
2. جالب اينكه جريان 6 آوريل نيز كه از گروه هاي انقلابي براي سرنگوني مبارك بود نيز گروهي غيرقانوني عنوان شده است.
چرا اين اقدامات در مقطع كنوني صورت ميگيرد بويژه اينكه مصر در آستانه انتخابات نيازمند آرامش مي باشد.
تحليل موضوع :
الف. السيسي وزير دفاع سابق مصر كه از حمايت ارتش، جريانهاي وابسته به نظام مبارك و حتي كشورهاي غربي و عربي برخوردار است در حالي وارد عرصه انتخابات شده كه به دليل خفقان جاري در كشور ؛ بسياري از سياسيون؛ حاضر به كانديداتوري رياست جمهوري نشدهاند و حمدين الصباحي نيز كه به عنوان نماينده چپها وارد عرصه شده صرفا نمايشي براي دموكراسي مي باشد والا الصباحي جايگاهي ندارد و عملا از صحنه حذف شده است.
ب. السيسي و حاميانش سياستي دو جانبه را در پيش گرفتهاند بگونهاي كه يك ضلع آن را مردم و ضلع ديگر آن را جريانهاي اسلام گرا و انقلابي تشكيل ميدهد. حضور مردم و جريانهاي مذكور در انتخابات ميتواند پايين بودن آراي السيسي و افشاي عدم مقبوليت مردمي وي را به همراه داشته باشد. به عبارت دقيق تر السيسي و جريان امريكايي – عربي بطور جدي بدنبال مشاركت پايين مردمي در اين انتخابات هستند.
ج. در اين ميان اجراي مجازاتهاي سنگين براي اسلام گرايان و ترساندن مردم از تكرار اين سرنوشت براي آنها موجب ميشود تا از يك سو مردم انقلابي و حامي اسلامگرايان (به اشتباه ) انتخابات را تحريم نموده و صرفا حاميان السيسي و مبارك در صحنه حضور يابند و از سوي ديگر جريان هاي سياسي نيز ( به اشتباه ) مشاركت فعالي در انتخابات نداشته باشند. مجموع اين رفتارها موجب ميشود تا السيسي بتواند حداكثر آراء را كسب نمايد و با ادعاي مشروعيت و مقبوليت مردمي قدرت را در دست گيرد.
د. دومينوي اشتباهات فاحش و بزرگ اخوان المسلمين در مصر - كه در اين مقال موضوع بحث نيست – هم چنان ادامه دارد. اين اشتباهات؛ خود مكمل موفقيت سناريوي آمريكايي – سعودي و برخي كشورهاي عربي از جمله امارات؛ در مصر مي باشد. اخوان در حقيقت عملا با محاسبات اشتباه و تحليل غلط از شرايط فعلي؛ هم چنان در مسير ريل گذاري شده آمريكايي – عربي حركت مي كند.